ناصرعبداللهی معجزه گربود. . .
آمدن ورفتن رسم این دنیاست ودیدن جای خالی آنهایی که دوستشان داریم.
قانونی است که زندگی برای بشریت تعیین کرده است. یک روزآمدن ویک روزرفتن ویک روزمهمان شدن دراین مهمان سرای دنیا، رسم زندگی است.
اما به قول بزرگی که گفته است:«من نامم را پدرومادرم وشهرتم را اجدادم انتخاب کرده اند،اما مسیرزندگی را خودم تعیین می کنم،بودن مهم نیست، چگونه بودن و چگونه رفتن مهم است واین فصل ممیز انسان ها ازیکدیگراست.»
ناصرعبداللهی ازجمله چهره هایی بود که اگرکمی انصاف به خرج دهیم، قضاوتی منصفانه، بی همتا بودنش را ثابت می کند. چهره ای که با جذابیت، محبوبیت و بی ریایی،درمدت زمانی کوتاه وباورنکردنی به آن چنان جایگاهی دست یافت که شاید برای خود اونیز دورازانتظاربود.
با وجود مطرح بودن چهره این هنرمند،هم چنان حرف هایی نشنیده ازکسانی که برای اولین بار دست وی را به نشانه دوستی ویاری دراین راه فشردند، باقی است.
«سفرنامه صبا» راهگشایی برای هنرمندان گمنام
بی شک هرایرانی، برای یک بارهم که شده درطول این سالیان برنامه پرطرفدار«صبح بخیرایران» را دیده است. برنامه ای موفق وپرطرفدارکه هرروزصبح، با درنظرگرفتن آیتم های جذاب ومتفاوت، جای خود را در خانه ها ودلها بازکرد. ازجمله ویژگیهای این برنامه که توانست میان مخاطبان شهرستانی طرفداران پروپا قرص پیدا کند،قسمتی تحت عنوان سفرنامه«صبا»بود.
این برنامه با درنظرگرفتن تدارکات مورد نیاز،درهرقسمت سری به شهرستان های دورونزدیک ایران می زد وازنزدیک به اتفاق اهالی شهرستان های مزبور، ساعاتی را به گپ وگفت می پرداخت.
نکته ای که دراین سفرها جلب توجه (والبته جلب تحسین)می نمود،آشنا ساختن مخاطبان با هنرمندان ناشناخته بود. «سفرنامه صبا»دلیلی برای راه گشایی تعدادی ازهنرمندان شد که درحال حاضرنیزمشغول فعالیت هستند.
ترانه هایی که هرگزتکرار نخواهد شد
جواد مباشری
جواد مباشری که درسال 74یکی ازتهیه کنندگان برنامه سفرنامه«صبا» بود به سوال ما مبنی برنحوه آشنایی اش با زنده یاد ناصرعبداللهی چنین توضیح داد:
درمدت زمانی که تهیه کنندگی برنامه«سفرنامه صبا» را به عهده داشتم، در سفر به شهرستان های مختلف با اداره ارشاد شهرستان
ودرصورت امکان با دفترتلویزیون استان درارتباط بودم. درسفری که درسال 74 به بندرعباس داشتیم،یکی ازهمکاران ما در
رادیوتلویزیون بندرعباس،ازفعالیت هنرمند جوانی دراین استان خبرداد که به دلیل کم رو بودن تمایل چندانی به همکاری در رادیو
تلویزیون بندرعباس نشان نمی داد.آدرس منزل ناصرعبداللهی را ازهمکارم گرفتم وهمان شب ساعت 11پس از فراغت
ازکارها،سری به منزل اوزدیم. خانه ای دریکی از بولوارهای کناردریای بندرعباس وجوانی خوش رو که به گرمی ازحضورما
استقبال کرد.همان شب درمنزل با امکاناتی که داشت(ازجمله ارگ ومیکروفن)چند قطعه را بصورت زنده برایمان اجرا کرد. سپس تا
نیمه های شب درخیابان های بندرعباس قدم زدیم وناصرازعلایق واعتقادات وهنرش برایمان گفت. بعد ازآن شب به شدت تحت
تاثیرشخصیت وصدا وآثاراوقرارگرفتم وبه اوپیشنهاد ادامه همکاری دادم. سرانجام برای ضبط برنامه ای دریکی ازپارک های
بندرعباس به نام «نخل خدا» با ناصرقرارگذاشتیم که تا پایان برنامه ازحضوردربرنامه امتناع کرد. قبل ازجمع آوری وسائل صحنه
یکی ازهمکاران را برای آوردن اوبه سرصحنه فرستادم وسه آهنگ توسط وی اجرا شد. البته این آهنگ ها به صورت زنده پخش نشد
وبرنامه با مصاحبه ای که اقبال واحدی با اوداشت برای پخش در زمانی مناسب،تهیه شد.پس ازسفربه بندرعباس
،ناصرعبداللهی به عنوان یک دوست درسفربه کیش وقشم ما را همراهی کرد وتنها درجزیره قشم اجرای زنده داشت،که با موفقیت
نیزهمراه بود. درسفری که به جزیره ابوموسی داشتیم با وجودی که ناصرعبداللهی دراین سفردرکنارما نبود،قطعاتی را که
دربندرعباس ضبط کرده بودیم پخش کردیم.هم چنین قطعه ای به نام «ای نام توبهترین سرآغاز» که ازساخته های ناصرعبداللهی بود
وبا اقتباس ازشعرسنایی با مطلع فوق شروع می شد،که به نوعی تبدیل به تیتراژبرنامه«سفرنامه صبا» شد.
دلیل عدم اجرای زنده توسط ناصرعبداللهی درآن زمان چه بود؟
آغاز فعالیت اوبود وبه راستی نتیجه اجرای زنده را نمی توانستیم حدس بزنیم. با توجه به حضورتازه وی درسیما ونواختن همزمان،آمادگی زیادی برای اجرای زنده نداشت.
ازحضورناصرعبداللهی درتهران واستودیوصبا برایمان بگویید.
پس ازمسافرت های متعدد وبازگشت به تهران، نوروزسال 1375ازناصر
عبداللهی برای حضوردربرنامه صبح بخیرایران دعوت کردیم. پس از
حضوراودراستودیوصبا،قطعه ای بصورت زنده توسط اواجرا وپخش شد.
آثاربرجسته ناصرعبداللهی ازنظرشما کدام یک ازقطعات اوبودند؟
قطعه ای درمدح حضرت ابوالفضل(ع)وقطعه ای دیگربنام «توحید»(وشاید با نامی دیگراما با مفهوم توحید) که هرگزبصورت جدی تنظیم وپخش نشد. یا به عبارتی پخش آنها به برنامه صبح بخیرایران محدود شد. هم چنین
قطعه ای درمدح حضرت رسول(ص)،با موسیقی فیلم محمد رسول الله و
قطعه ای به نام«علی ای احمد ثانی»که البته این قطعه درآلبوم«بوی شرجی» لحاظ شد. قطعه محمدرسول الله(ص)،با تنظیمی سنگین
توسط ارکستراسیون اجرا شد وازجمله آثارقوی وپرمحتوای اوبود.
آلبوم های«عشق است» و«دوستت دارم» جزء پرفروشترین آثار ناصرعبداللهی بود که مورد استقبال زیادی قرارگرفت. درایران
وخارج از ایران،ازجمله لندن،کنسرت های موفقی برگزار کرد ودرتمام برنامه ها ازکسانی که برای اولین باردربرنامه سفرنامه
صبا، اورا یاری کردند قدردانی کرد وبه نوعی این امررا برخود تکلیف کرده بود.
دیدگاه شما درهمان مقطع زمانی که با ناصرعبداللهی همکاری می کردید، نسبت به فعالیت هنری اوچه بود؟
به طورملموس احساس می کردم وجود هنرمندانی مثل ناصربرای تکان دادن بازارموسیقی پاپ لازم است. کاراوازمحتوایی معنوی
برخورداربود و مایه تمام کارهایش،به خصوص آثاری که درابتدا با اوپخش کردیم، معنا گرایانه بود. ازدیگرآثاراو،اثری بود که پیش
ازآن صادق آهنگران اجرا کرده بود وناصرعبداللهی مجدداً این قطعه را اجرا کرد. این اثرهم با تنظیمی سنگین، توسط ارکستراسیون
وبا شعرمعروف «ای لشگرصاحب زمان(عج)» اجرا شد وصرف تغییرات کوچکی درشعرازتلویزیون پخش شد. پخش این قطعه
مربوط به زمانی بود که مسئولیت بخشی ازیک برنامه، درارتباط با رزمایشی را به عهده داشتیم، این قطعه برای اولین بار درآن
برنامه پخش شد ومتاسفانه هرگزتکرار نشد.
دوستان نزدیک ناصر بدون توجه به فاصله سنی همگی او را بابایی صدا می کردند.
خیلی ها معتقدند ناصرعبداللهی خیلی زود دردلها جا گرفت وبه عبارتی قدم آخررا اول برداشت. دلیل موفقیت اوازدیدگاه شما چیست؟
یکی ازدلایل موفقیت ناصر،چهره جذاب ومعنویتی بود که درورای آن وجود داشت. دلیل دیگر،فضای آثاراوبود که ماهیت معنوی
داشتند ومطلب سوم شخصیت ساده و بی ریای ناصرعبداللهی بود. ناصرهمیشه با مردم بود ودر مدت زمانی که درتهران
بیشتریکدیگررا می دیدیم،بارها پس ازخروج از
دفتر مشاهده می کردیم که با چند نفرغریبه دردفترکارحاضرمی شود. وقتی ازعلت حضورافراد سوال می کردیم تنها جوابی که می
داد،علاقه مندی آنان برای شنیدن آثارش را ذکرمی کرد. روحیه عجیبی داشت وکودک درونش همچنان زنده بود وازاین حیث انسان
فوق العاده ای محسوب می شد. اعتقادات خاصی داشت،ازجمله اینکه معتقد بود باید کاری کند که نسل جوان را تحت تاثیرقرارداده
وحرف وهدفش همیشه معین بود. اوشهرتش را برای گزینش های معنوی اش بکارمی بست.
******
هنرمندی نوآور ومبتکر
اقبال واحدی
ازشروع آشنایی تان با ناصرعبداللهی و چگونگی حضوراودربرنامه
«سفرنامه صبا» بگویید:
درسال 74 برای ضبط قسمت هایی ازبرنامه«سفرنامه صبا» به استان هرمزگان وسپس به بندرعباس رفتیم. ناصرعبداللهی
دربندرعباس،از هنرمندان محلی بود که ازطریق اداره ارشاد استان هرمزگان به ما معرفی شد. جوانی که زمینه های مذهبی درقالب
موسیقی پاپ فعالیت می کرد، مطلع شدیم.
درهمان روزها برنامه ای دریکی ازپارک های بندرعباس به نام«نخل ناخدا» با حضور مردم این شهرضبط وبه صورت زنده پخش
شد. پس ازپایان برنامه، چند قطعه با نوازندگی واجرای ناصرعبداللهی ضبط کردیم که به دلیل مشخص نبودن چگونگی اجرا اقدام به
پخش زنده نکردیم. پس ازاین سفر،به جزیره ابوموسی رفتیم وهمانجا قطعات ضبط شده را پخش کردیم. ازجمله قطعه ابوالفضل(ع) که
درمدح آن حضرت ساخته شده بود و درایام شعبان و روزجانباز ازجزیره ابوموسی پخش شد. این حرکت به منزله معرفی چهره ای
جدید درموسیقی پاپ بود. پخش این قطعه با استقبال خوبی ازسوی مردم مواجه شد وبه همین دلیل درسفری کمه به جزیره کیش داشتیم
بازهم ازآن استفاده کردیم.
پس ازمراجعت ازسفرهایی که ازآنها یاد کردم، ناصرعبداللهی دربرنامه صبح بخیرایران حضورپیدا کرد.
ازآمدن ناصرعبداللهی به تهران وبرنامه«صبح بخیرایران» برایمان بگویید:
پس ازپخش قطعه های اجرا شده توسط ناصر ومشاهده استقبال مخاطبان، ازاین هنرمند برای حضوردربرنامه صبح بخیرایران
دعوت کردیم. گفتنی است جواد مباشری،که درآن سالها یکی ازتهیه کنندگان برنامه«سفرنامه صبا»بود، دراین زمینه کمک زیادی به
زنده یاد ناصرعبداللهی کرد. برای مدتی، بنا به دلایلی شاهد پخش اثری ازناصرعبداللهی نبودیم که مشکل فوق به کمک جواد مباشری
حل شد.پس ازفوت ناصرعبداللهی،نواراولین اجرای اورا که درجزیره ابوموسی برای نخستین بارپخش شد، تکثیرکردیم ودر
اختیارعلاقمندانش قراردادیم.
بیشترین دلیل موفقیت ناصرعبداللهی را درکدام یک ازخصوصیاتش
می دانید؟
یکی ازخصوصیات بارز والبته دوست داشتنی این هنرمند،چهره جذاب اوبود. به علاوه اشعاروآهنگ هایی که مطلقاً حاصل تلاش
خود اوبود. صدای خوب اودرکنارشعرو موسیقی،مجموعه موفقی را تشکیل می داد. این هنرمند گرایشات مذهبی استواری داشت
وبیشتر دروصف ائمه اطهار(ع) می سرود ومی خواند. پیش ازآن، قطعات اجرا شده درمدح ائمه اطهار(ع) را درقالب سنتی شاهد
بودیم وشنیدن اشعاری ازاین دست درفضای موسیقی پاپ، حرکتی بدیع وجالب بود.
ازدیگرخصوصیات مثبت او، می توان به همت والایش اشاره کرد. پس از آشنایی ما با ناصرعبداللهی و ورود اوبه جامعه موسیقی،
درتمام برنامه هایی که اجرا می کرد، ازمن وهمکارانم، به خصوص جواد مباشری که اورا دراین راه یاری کرده بود، یاد می کرد.
فعالیت هنری زنده یاد ناصرعبداللهی چند سال طول کشید وشما فعالیت وی را دراین دوران چگونه ارزیابی می کنید؟
فعالیت وی حدود 12سال به طول انجامید.ازجمله مولفه های مثبت اووجود ابتکار و نوآوری درآثارش بود. خواندن به لهجه محلی را
ادامه داد وهرگز نخواست خودش را اززادگاهش جدا بداند. همیشه به زادگاهش افتخارمی کرد. کنسرت هایی که برگزارمی کرد
همیشه مورد استقبال وتوجه قرارمی گرفت واین موضوع نشان دهنده موفقیت اودربرقراری ارتباط با مخاطبان بود.
********
صدایی که شخصیت داشت!
افشین سیاه پوش
ازناصرعبداللهی گفتن کارسختی است. اصلاً همیشه صحبت کردن درمورد آدم های بزرگ کاربسیارسخت ومشکلی بوده وخواهد
بود، به خصوص آدم هایی که هم شخصیت بزرگی دارند وهم قلب بخشنده. به نظرمن ناصرانسان بزرگی بود با آرزوهای کوچک. اما
چرا اورا اینطورتوصیف کردم؟ آدم های بزرگی مثل ناصر،خودشان آرزوهای بزرگی هستند برای مردمی که دوست شان دارند.
گفتنی ها درمورد این هنرمند فرهیخته بسیاراست.
ازجمله اینکه ناصر، روح بزرگ و پرتلاطمی داشت ووقتی کنارش می نشستی این موضوع را به سرعت درمی یافتی که روح بی تاب اودرقالب بدنش نمی گنجید وهمواره سودای پروازداشت.
نه اینکه بعد ازفوتش بخواهم با چنین حرف هایی ازاو تعریف وتمجید کنم،بلکه به این دلیل مثل ناصرکمتردردنیا داریم.
آیا کسی را می شناسید که هرروزدوبار شما را ببیند وهرباردرآغوشش بفشارد وبه شما بگوید دوستتان دارد؟ ناصرعبداللهی چنین شخصیتی داشت. به بیان دیگراونهایت مرام وبزرگواری را درقالب یک انسان هنرمند وجذاب، درخود جمع کرده بود.
البته این تمام ماجرا نیست چرا که ناصر، از لحاظ تکنیکی نیزجزو بهترین خوانندگان وهنرمندان وطنی بوده ومی توانم به جرات بگویم اگرصدای غیرقابل تکراراورا ازموسیقی پاپ بعد ازپیروزی انقلاب اسلامی حذف کنیم، هنرموسیقی درکشورمان 10تا15 درصد ازتوان خود را ازدست خواهد داد. صدای ناصربرعکس بسیاری ازهنرمندان مان یک کاراکترداشت،یک کاریزمای واقعی ازیک خواننده برزگ واین مسائل بود که وی را درزمره بالاترین ها درموسیقی مطرح
می کرد.
من روزها وشب های بسیاری را با ناصرعبداللهی سرکردم وخاطرات فراوانی چه تلخ و چه شیرین ازوی دارم. رابطه کاری نزدیک من وناصر درعالم موسیقی آنچنان بود که سعی می کردیم بدون کم وکاست خواسته های یکدیگررا اجابت کنیم. یادم می آید آهنگساز جوانی را می شناختم که آرزویش کارکردن با ناصرعبداللهی بود. البته سعی می کنم نامی ازوی نبرم چرا که حالا آن جوان یکی ازبهترین ومعروفترین آهنگسازان کشوراست و نامش را دراکثرآلبوم های این روزها می بینیم. خلاصه اینکه من ماجرا را با ناصردرمیان گذاشتم وگفتم، این هنرمند جوان دوست دارد تورا ازنزدیک ببیند. ناصرهمان شب قراردیداررا فیکس کرد وبا هم به خانه آن جوان رفتیم. بعد ازدوسه روزمتوجه شدم ناصربدون اینکه به من چیزی بگوید با آن جوان رابطه برقرار کرده وبه وی کمک می کرد تا پیشرفت کند. حتی می شنیدم که با گیتارش به خانه آن هنرمند جوان می رفت وبرای خوانده اش گیتار می زد ومی خواند. حالا که به گذشته بازمی گردم ازخودم می پرسم، چند خواننده مثل ناصرعبداللهی وجود دارد که چنین کاری انجام دهد وبا دادن فضای هنری وخرج کردن اعتبارش به بزرگ شدن یک نفرکمک کند؟
ناصرعبداللهی انسانی بود که به دلیل داشتن جاذبه های شخصیتی فراوان از سوی همکارانش به شدت حمایت می شد. اوبه راحتی می توانست یک گروه را تحت تاثیرخود قرار داده وخواه ناخواه اعضا را برآن دارد که خواسته هایش را اجرا کنند وچقدردراین کارتبحرداشت. شخصیت کاریزماتیک او سبب می شد همه به اواحترام بگذارند.
جدا ازاین مسائل،حس می کنم دراو می شد علم متافیزیک را جستجو کرد. بله! روح بزرگ ناصرعبداللهی درگیربُعد متافیزیکی زندگیش بود.
روحش شاد ویادش گرامی باد.
منبع: نشریه تخصصی موسیقی قرن21/ آبان وآذرماه 1387.