وبلاگ امیر نظامی خواه

ناصر عبدالهی؛ اسطوره ی موسیقی پاپ ایران

وبلاگ امیر نظامی خواه

ناصر عبدالهی؛ اسطوره ی موسیقی پاپ ایران

وبلاگ امیر نظامی خواه

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هشتمین سالگرد فوت ناصر عبدالهی» ثبت شده است

20
December
14

http://8pic.ir/images/opxte37fdhi8jqc8fy7u.jpgهشت سال از درگذشت مرحوم “ناصر عبداللهی” می‌گذرد اما ذره ای از یاد و خاطره “ناصریا” از ذهن هوادارانش پاک نشده است.

مرحوم “ناصر عبداللهی” خواننده‌ی جوان موسیقی پاپ که با قطعه ی “ناصریا” به شهرت رسید در زمستان 49 به دنیا آمده و در خزان 85 چشم از دنیا فرو بست.

ناصر بچه‌ی سرزمین ریتم و حرکت یعنی بندرعباس و بچه‌ی محله‌ی سیدکمال از یک پدر کارگر و مادر خانه‌دار بود.

ناصر از 13 سالگی علاقه و توجه خود را به موسیقی نشان می دهد و از دوران نوجوانی فعالیت خود را در صداوسیما و مرکز حوزه هنری استان هرمزگان آغاز می‌کند.

دوران حرفه‌ای مرحوم “ناصر عبداللهی” از سال 1374 آغاز شد و با مهاجرتش به تهران و آشنایی‌اش با استاد “محمدعلی بهمنی” موجبات همکاری وی با موسسه‌ی دارینوش را فراهم آورد که در آن دوران نقش به سزایی در بازار نشر ترانه و موسیقی پاپ ایرانی داشت، که همین آشنایی موجب انتشار آلبوم‌های “عشق است” و “دوست دارم” از همین موسسه و انتشارات شد.

پس از اختلافات ناصر با انتشارات دارینوش وی آلبوم های “بوی شرجی”، “هوای حوا” و “ماندگار” را توسط انتشارات آوای نکیسا منتشر کرد، البته که آلبوم “ماندگار” که مجموعه‌ای از بهترین قطعات وی است در زمان نبود این هنرمند جوان و تاثیرگذار موسیقی در دوران گذار موسیقی پاپ منتشر شد.

“ناصر عبداللهی” در سوم آذر ماه 1385 در بندر عباس به دلایل نامشخصی بی هوش شد او پس از 27 روز کما سرانجام در 29 آذر همان سال در بیمارستان هاشمی نژاد در سن 36 سالگی دار فانی را وداع گفت. اطرافیان و دوستان وی هنوز که هنوز است از مرگ ناصر به عنوان واقعه‌ای تلخ و دردناک و مشکوک یاد می‌کنند.

مرحوم “ناصر عبداللهی” در موسیقی و ترانه از کسی تقلید نمی کرد و صدایی بم، خاص و منحصر به فرد داشت. بیشتر ترانه‌های وی از استاد “محمدعلی بهمنی” است و توجه وی به سرزمین خود ایران و خصوصا خطه‌ی جنوب و بندرعباس و ائمه‌ی اطهار (ع) چون حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) در آثارش محسوس و قابل درک است.

“ناصر عبداللهی” در موسیقی به شدت تحت تاثیر “ابراهیم منصفی” بود و حتی در ابتدای خوانندگی اش آثاری از منصفی را بازخوانی می‌کرد.

از “ناصر عبداللهی” آثار ماندگاری چون “یادم باشد”، “کودکان خیابانی”، “سربلند”، “شیوه ی ما”، “مهر علی و زهرا”، “احمد ثانی”، “یا فاطمه”، “مهر دلبر”، “تو ای عشق”، “ماه من”، “بهت نگفتم” و “راز” به یادگار مانده است.

همکاری “پرویز پرستویی” بازیگری که در آن دوران نامش سر زبان ها افتاده بود در دو آلبوم “ناصریا” و “دوست دارم” به عنوان دکلمه از نکات جالب توجه این دو آلبوم بود.

پس از انتشار ترانه‌ی “ناصریا” منتقدان “ناصر عبداللهی” معتقد بودند که این کار یک کاور اسپانیش است و از ملودی‌های “جیپسی کینگ” کاور شده است اما خود ناصر چنین اعتقادی نداشت و معتقد بود که این کار ریتم عربی دارد ریتمی که بیش از این بارها توسط عود، دهل و دف نواخته شده اما تا کنون کسی با گیتار آن را نزده است اما “ناصر عبداللهی” این ریتم عربی را با گیتار نواخت.

ملودی ترانه ی “ناصریا” به سال 76 باز می‌گردد و شعر آن گویشی بندری، ملودی و ریتمی عربی دارد که هدف از ساخت آن اعتراض به ظلم در جهان و نیز همدردی با ستمدیدگان جهان بوده است. مضمون ترانه ی “ناصریا” بر این پایه بنا نهاده شده است که “اگر کسی قصد یاری مظلومی را داشته باشد پس از تحمل سختی بسیار و دشواری‌های این راه در پایان پیروز خواهد شد”.

*ناصر عبداللهی پس از هشت سال

“ناصر عبداللهی” تاثیر بسیار بر شناخت من در موسیقی پاپ داشت و دوره‌ای که موسیقی در ایران چندان شکل درست و درمانی نداشت افرادی چون ناصر به درستی در موسیقی فعالیت می‌کردند و اینکه بگوییم خیلی از هنرمندان امروزه‌ی ما در موسیقی دلیل ستاره شدنشان همکاری با “ناصر عبداللهی” است اغراق نکرده ایم.

القصه “ناصر عبداللهی” دیر اسم و رسمی دست و پا کرد و زود هم از میان ما رفت اما عمر هنری پربار و پرکاری داشت این همه قطعه از یک خواننده با این کیفیت در یک مدت زمان کوتاه نشان از توجه و علاقه‌ی وی به موسیقی دارد اما در حال حاضر جای خالی وی در موسیقی حقیقتا حس می‌شود و اگر قرار است که صدایی بماند این صدا جایش در موسیقی بی‌کیفیت و فالش امروز ایران خالی است.

مدتی است که “نامی عبداللهی” فرزند ناصر خوانندگی را آغاز کرده و در سکوت خبری با “مهرداد نصرتی” کارهایی می‌کند حجم صدای نامی به صدای “ناصر عبداللهی” نزدیک است و امیدوارم به زودی نامی از ناصر عبداللهی دوباره بر سر زبان‌ها بیفتد.

زمانی که این یادداشت را می نوشتم بهانه ای پیش آمد تا آلبوم های ناصر را مرور کنم و در آلبوم ماندگار چشمم به نامی خورد که درگذشت وی نیز مثل “ناصریا” قصه‌ی ما بسیار رنجورم کرد با این تفاوت که ناصر را ندیده اما با نیمای وارسته‌ی “منو ببخش” ناصر عبداللهی چند باری هم کلام شده بودم.

یاد و خاطره ی هر دوی شما در قلب موسیقی پاپ ایران زنده خواهد ماند.

منبع؛ www.musiciran.ir

  • Amir Nezamikhah
20
December
14


Download
مدت زمان: 3 دقیقه 57 ثانیه

  • Amir Nezamikhah
20
December
14


Download
مدت زمان: 3 دقیقه 22 ثانیه

مطالب مرتبط؛

دانلود موزیک ویدئو های ناصر عبدالهی

  • Amir Nezamikhah
20
December
14


Download
مدت زمان: 7 دقیقه 11 ثانیه

  • Amir Nezamikhah
20
December
14


Download

مطالب مرتبط؛

دانلود موزیک ویدئو های ناصر عبدالهی

  • Amir Nezamikhah
20
December
14


Download
مدت زمان: 6 دقیقه 15 ثانیه

مطالب مرتبط؛

دانلود موزیک ویدئو های ناصر عبدالهی

  • Amir Nezamikhah
20
December
14


Download
مدت زمان: 8 دقیقه 22 ثانیه

مطالب مرتبط؛

دانلود موزیک ویدئو های ناصر عبدالهی

  • Amir Nezamikhah
20
December
14


Download
مدت زمان: 6 دقیقه 50 ثانیه

مطالب مرتبط؛

دانلود موزیک ویدئو های ناصر عبدالهی

  • Amir Nezamikhah
20
December
14

ناصرعبداللهی معجزه گربود. . .

آمدن ورفتن رسم این دنیاست ودیدن جای خالی آنهایی که دوستشان داریم.

قانونی است که زندگی برای بشریت تعیین کرده است. یک روزآمدن ویک روزرفتن ویک روزمهمان شدن دراین مهمان سرای دنیا، رسم زندگی است.

اما به قول بزرگی که گفته است:«من نامم را پدرومادرم  وشهرتم را اجدادم انتخاب کرده اند،اما مسیرزندگی را خودم تعیین می کنم،بودن مهم نیست، چگونه بودن و چگونه رفتن مهم است واین فصل ممیز انسان ها ازیکدیگراست.»

 

ناصرعبداللهی ازجمله چهره هایی بود که اگرکمی انصاف به خرج دهیم، قضاوتی منصفانه، بی همتا بودنش را ثابت می کند. چهره ای که با جذابیت، محبوبیت و بی ریایی،درمدت زمانی کوتاه وباورنکردنی به آن چنان جایگاهی دست یافت که شاید برای خود اونیز دورازانتظاربود.

با وجود مطرح بودن چهره این هنرمند،هم چنان حرف هایی نشنیده ازکسانی که برای اولین بار دست وی را به نشانه دوستی ویاری دراین راه فشردند، باقی است.

 

«سفرنامه صبا» راهگشایی برای هنرمندان گمنام

بی شک هرایرانی، برای یک بارهم که شده درطول این سالیان برنامه پرطرفدار«صبح بخیرایران» را دیده است. برنامه ای موفق وپرطرفدارکه هرروزصبح، با درنظرگرفتن آیتم های جذاب ومتفاوت، جای خود را در خانه ها ودلها بازکرد. ازجمله ویژگیهای این برنامه که توانست میان مخاطبان شهرستانی طرفداران پروپا قرص پیدا کند،قسمتی تحت عنوان سفرنامه«صبا»بود.

این برنامه با درنظرگرفتن تدارکات مورد نیاز،درهرقسمت سری به شهرستان های دورونزدیک ایران می زد وازنزدیک به اتفاق اهالی شهرستان های مزبور، ساعاتی را به گپ وگفت می پرداخت.

نکته ای که دراین سفرها جلب توجه (والبته جلب تحسین)می نمود،آشنا ساختن مخاطبان با هنرمندان ناشناخته بود. «سفرنامه صبا»دلیلی برای راه گشایی تعدادی ازهنرمندان شد که درحال حاضرنیزمشغول فعالیت هستند.

 

 

ترانه هایی که هرگزتکرار نخواهد شد

جواد مباشری

 

جواد مباشری که درسال 74یکی ازتهیه کنندگان برنامه سفرنامه«صبا» بود به سوال ما مبنی برنحوه آشنایی اش با زنده یاد ناصرعبداللهی چنین توضیح داد:

 

درمدت زمانی که تهیه کنندگی برنامه«سفرنامه صبا» را به عهده داشتم، در سفر به شهرستان های مختلف با اداره ارشاد شهرستان

ودرصورت امکان با دفترتلویزیون استان درارتباط بودم. درسفری که درسال 74 به بندرعباس داشتیم،یکی ازهمکاران ما در

رادیوتلویزیون بندرعباس،ازفعالیت هنرمند جوانی دراین استان خبرداد که به دلیل کم رو بودن تمایل چندانی به همکاری در رادیو

تلویزیون بندرعباس نشان نمی داد.آدرس منزل ناصرعبداللهی را ازهمکارم گرفتم وهمان شب ساعت 11پس از فراغت

ازکارها،سری به منزل اوزدیم. خانه ای دریکی از بولوارهای کناردریای بندرعباس وجوانی خوش رو که به گرمی ازحضورما

استقبال کرد.همان شب درمنزل با امکاناتی که داشت(ازجمله ارگ ومیکروفن)چند قطعه را بصورت زنده برایمان اجرا کرد. سپس تا

نیمه های شب درخیابان های بندرعباس قدم زدیم وناصرازعلایق واعتقادات وهنرش برایمان گفت. بعد ازآن شب به شدت تحت

تاثیرشخصیت وصدا وآثاراوقرارگرفتم وبه اوپیشنهاد ادامه همکاری دادم. سرانجام برای ضبط برنامه ای دریکی ازپارک های

بندرعباس به نام «نخل خدا» با ناصرقرارگذاشتیم که تا پایان برنامه ازحضوردربرنامه امتناع کرد. قبل ازجمع آوری وسائل صحنه

یکی ازهمکاران را برای آوردن اوبه سرصحنه فرستادم وسه آهنگ توسط وی اجرا شد. البته این آهنگ ها به صورت زنده پخش نشد

وبرنامه با مصاحبه ای که اقبال واحدی با اوداشت برای پخش در زمانی مناسب،تهیه شد.پس ازسفربه بندرعباس

،ناصرعبداللهی به عنوان یک دوست درسفربه کیش وقشم ما را همراهی کرد وتنها درجزیره قشم اجرای زنده داشت،که با موفقیت

نیزهمراه بود. درسفری که به جزیره ابوموسی داشتیم با وجودی که ناصرعبداللهی دراین سفردرکنارما نبود،قطعاتی را که

دربندرعباس ضبط کرده بودیم پخش کردیم.هم چنین قطعه ای به نام «ای نام توبهترین سرآغاز» که ازساخته های ناصرعبداللهی بود

وبا اقتباس ازشعرسنایی با مطلع فوق شروع می شد،که به نوعی تبدیل به تیتراژبرنامه«سفرنامه صبا» شد.

 

 

دلیل عدم اجرای زنده توسط ناصرعبداللهی درآن زمان چه بود؟

آغاز فعالیت اوبود وبه راستی نتیجه اجرای زنده را نمی توانستیم حدس بزنیم. با توجه به حضورتازه وی درسیما ونواختن همزمان،آمادگی زیادی برای اجرای زنده نداشت.

 

ازحضورناصرعبداللهی درتهران واستودیوصبا برایمان بگویید.

پس ازمسافرت های متعدد وبازگشت به تهران، نوروزسال 1375ازناصر

عبداللهی برای حضوردربرنامه صبح بخیرایران دعوت کردیم. پس از

حضوراودراستودیوصبا،قطعه ای بصورت زنده توسط اواجرا وپخش شد.

 

آثاربرجسته ناصرعبداللهی ازنظرشما کدام یک ازقطعات اوبودند؟

قطعه ای درمدح حضرت ابوالفضل(ع)وقطعه ای دیگربنام «توحید»(وشاید با نامی دیگراما با مفهوم توحید) که هرگزبصورت جدی تنظیم وپخش نشد. یا به عبارتی پخش آنها به برنامه صبح بخیرایران محدود شد. هم چنین

قطعه ای درمدح حضرت رسول(ص)،با موسیقی فیلم محمد رسول الله و

قطعه ای به نام«علی ای احمد ثانی»که البته این قطعه درآلبوم«بوی شرجی» لحاظ شد. قطعه محمدرسول الله(ص)،با تنظیمی سنگین

توسط ارکستراسیون اجرا شد وازجمله آثارقوی وپرمحتوای اوبود.

 آلبوم های«عشق است» و«دوستت دارم» جزء پرفروشترین آثار ناصرعبداللهی بود که مورد استقبال زیادی قرارگرفت. درایران

وخارج از ایران،ازجمله لندن،کنسرت های موفقی برگزار کرد ودرتمام برنامه ها ازکسانی که برای اولین باردربرنامه سفرنامه

صبا، اورا یاری کردند قدردانی کرد وبه نوعی این امررا برخود تکلیف کرده بود. 

 

دیدگاه شما درهمان مقطع زمانی که با ناصرعبداللهی همکاری می کردید، نسبت به فعالیت هنری اوچه بود؟

به طورملموس احساس می کردم وجود هنرمندانی مثل ناصربرای تکان دادن بازارموسیقی پاپ لازم است. کاراوازمحتوایی معنوی

برخورداربود و مایه تمام کارهایش،به خصوص آثاری که درابتدا با اوپخش کردیم، معنا گرایانه بود. ازدیگرآثاراو،اثری بود که پیش

ازآن صادق آهنگران اجرا کرده بود وناصرعبداللهی مجدداً این قطعه را اجرا کرد. این اثرهم با تنظیمی سنگین، توسط ارکستراسیون

وبا شعرمعروف «ای لشگرصاحب زمان(عج)» اجرا شد وصرف تغییرات کوچکی درشعرازتلویزیون پخش شد. پخش این قطعه

مربوط به زمانی بود که مسئولیت بخشی ازیک برنامه، درارتباط با رزمایشی را به عهده داشتیم، این قطعه برای اولین بار درآن

برنامه پخش شد ومتاسفانه هرگزتکرار نشد.

  

  

دوستان نزدیک ناصر بدون توجه به فاصله سنی همگی او را بابایی صدا می کردند.   

 

خیلی ها معتقدند ناصرعبداللهی خیلی زود دردلها جا گرفت وبه عبارتی قدم آخررا اول برداشت. دلیل موفقیت اوازدیدگاه شما چیست؟  

یکی ازدلایل موفقیت ناصر،چهره جذاب ومعنویتی بود که درورای آن وجود داشت. دلیل دیگر،فضای آثاراوبود که ماهیت معنوی

داشتند ومطلب سوم شخصیت ساده و بی ریای ناصرعبداللهی بود. ناصرهمیشه با مردم بود ودر مدت زمانی که درتهران

بیشتریکدیگررا می دیدیم،بارها پس ازخروج از

دفتر مشاهده می کردیم که با چند نفرغریبه دردفترکارحاضرمی شود. وقتی ازعلت حضورافراد سوال می کردیم تنها جوابی که می

داد،علاقه مندی آنان برای شنیدن آثارش را ذکرمی کرد. روحیه عجیبی داشت وکودک درونش همچنان زنده بود وازاین حیث انسان

فوق العاده ای محسوب می شد. اعتقادات خاصی داشت،ازجمله اینکه معتقد بود باید کاری کند که نسل جوان را تحت تاثیرقرارداده

وحرف وهدفش همیشه معین بود. اوشهرتش را برای گزینش های معنوی اش بکارمی بست.

 

******

هنرمندی نوآور ومبتکر

اقبال واحدی

 

ازشروع  آشنایی تان با ناصرعبداللهی و چگونگی حضوراودربرنامه

«سفرنامه صبا» بگویید: 

درسال 74 برای ضبط قسمت هایی ازبرنامه«سفرنامه صبا» به استان هرمزگان وسپس به بندرعباس رفتیم. ناصرعبداللهی

دربندرعباس،از هنرمندان محلی بود که ازطریق اداره ارشاد استان هرمزگان به ما معرفی شد. جوانی که زمینه های مذهبی درقالب

موسیقی پاپ فعالیت می کرد، مطلع شدیم.

درهمان روزها برنامه ای دریکی ازپارک های بندرعباس به نام«نخل ناخدا» با حضور مردم این شهرضبط وبه صورت زنده پخش

شد. پس ازپایان برنامه، چند قطعه با نوازندگی واجرای ناصرعبداللهی ضبط کردیم که به دلیل مشخص نبودن چگونگی اجرا اقدام به

پخش زنده نکردیم. پس ازاین سفر،به جزیره ابوموسی رفتیم وهمانجا قطعات ضبط شده را پخش کردیم. ازجمله قطعه ابوالفضل(ع) که

درمدح آن حضرت ساخته شده بود و درایام شعبان و روزجانباز ازجزیره ابوموسی پخش شد. این حرکت به منزله معرفی چهره ای

جدید درموسیقی پاپ بود. پخش این قطعه با استقبال خوبی ازسوی مردم مواجه شد وبه همین دلیل درسفری کمه به جزیره کیش داشتیم

بازهم ازآن استفاده کردیم.

پس ازمراجعت ازسفرهایی که ازآنها یاد کردم، ناصرعبداللهی دربرنامه صبح بخیرایران حضورپیدا کرد.

 

 

ازآمدن ناصرعبداللهی به تهران وبرنامه«صبح بخیرایران» برایمان بگویید: 

پس ازپخش قطعه های اجرا شده توسط ناصر ومشاهده استقبال مخاطبان، ازاین هنرمند برای حضوردربرنامه صبح بخیرایران

دعوت کردیم. گفتنی است جواد مباشری،که درآن سالها  یکی ازتهیه کنندگان برنامه«سفرنامه صبا»بود، دراین زمینه کمک زیادی به

زنده یاد ناصرعبداللهی کرد. برای مدتی، بنا به دلایلی شاهد پخش اثری ازناصرعبداللهی نبودیم که مشکل فوق به کمک جواد مباشری

حل شد.پس ازفوت ناصرعبداللهی،نواراولین اجرای اورا که درجزیره ابوموسی برای نخستین بارپخش شد، تکثیرکردیم ودر

اختیارعلاقمندانش قراردادیم.

 

بیشترین دلیل موفقیت ناصرعبداللهی را درکدام یک ازخصوصیاتش

می دانید؟ 

یکی ازخصوصیات بارز والبته دوست داشتنی این هنرمند،چهره جذاب اوبود. به علاوه اشعاروآهنگ هایی که مطلقاً حاصل تلاش

خود اوبود. صدای خوب اودرکنارشعرو موسیقی،مجموعه موفقی را تشکیل می داد. این هنرمند گرایشات مذهبی استواری داشت

وبیشتر دروصف ائمه اطهار(ع) می سرود ومی خواند. پیش ازآن، قطعات اجرا شده درمدح ائمه اطهار(ع) را درقالب سنتی شاهد

بودیم وشنیدن اشعاری ازاین دست درفضای موسیقی پاپ، حرکتی بدیع وجالب بود.

 

ازدیگرخصوصیات مثبت او، می توان به همت والایش اشاره کرد. پس از آشنایی ما با ناصرعبداللهی و ورود اوبه جامعه موسیقی،

درتمام برنامه هایی که اجرا می کرد، ازمن وهمکارانم، به خصوص جواد مباشری که اورا دراین راه یاری کرده بود، یاد می کرد.

 

 

فعالیت هنری زنده یاد ناصرعبداللهی چند سال طول کشید وشما فعالیت وی را دراین دوران چگونه ارزیابی می کنید؟ 

فعالیت وی حدود 12سال به طول انجامید.ازجمله مولفه های مثبت اووجود ابتکار و نوآوری درآثارش بود. خواندن به لهجه محلی را

ادامه داد وهرگز نخواست خودش را اززادگاهش جدا بداند. همیشه به زادگاهش افتخارمی کرد. کنسرت هایی که برگزارمی کرد

همیشه مورد استقبال وتوجه قرارمی گرفت واین موضوع نشان دهنده موفقیت اودربرقراری ارتباط با مخاطبان بود.

 

 

******** 

صدایی که شخصیت داشت!

افشین سیاه پوش

 

ازناصرعبداللهی گفتن کارسختی است. اصلاً همیشه صحبت کردن درمورد آدم های بزرگ کاربسیارسخت ومشکلی بوده وخواهد

بود، به خصوص آدم هایی که هم شخصیت بزرگی دارند وهم قلب بخشنده. به نظرمن ناصرانسان بزرگی بود با آرزوهای کوچک. اما

چرا اورا اینطورتوصیف کردم؟ آدم های بزرگی مثل ناصر،خودشان آرزوهای بزرگی هستند برای مردمی که دوست شان دارند.

 

گفتنی ها درمورد این هنرمند فرهیخته بسیاراست.  

  ازجمله اینکه ناصر، روح بزرگ و پرتلاطمی داشت ووقتی کنارش می نشستی این موضوع را به سرعت درمی یافتی که روح بی تاب اودرقالب بدنش نمی گنجید وهمواره سودای پروازداشت.  

 

نه اینکه بعد ازفوتش بخواهم با چنین حرف هایی ازاو تعریف وتمجید کنم،بلکه به این دلیل مثل ناصرکمتردردنیا داریم. 

آیا کسی را می شناسید که هرروزدوبار شما را ببیند وهرباردرآغوشش بفشارد وبه شما بگوید دوستتان دارد؟ ناصرعبداللهی چنین شخصیتی داشت. به بیان دیگراونهایت مرام وبزرگواری را درقالب یک انسان هنرمند وجذاب، درخود جمع کرده بود.  

 

البته این تمام ماجرا نیست چرا که ناصر، از لحاظ تکنیکی نیزجزو بهترین خوانندگان وهنرمندان وطنی بوده ومی توانم به جرات بگویم اگرصدای غیرقابل تکراراورا ازموسیقی پاپ بعد ازپیروزی انقلاب اسلامی حذف کنیم، هنرموسیقی درکشورمان 10تا15 درصد ازتوان خود را ازدست خواهد داد. صدای ناصربرعکس بسیاری ازهنرمندان مان یک کاراکترداشت،یک کاریزمای واقعی ازیک خواننده برزگ واین مسائل بود که وی را درزمره بالاترین ها درموسیقی مطرح

می کرد.

 

من روزها وشب های بسیاری را با ناصرعبداللهی سرکردم وخاطرات فراوانی چه تلخ و چه شیرین ازوی دارم. رابطه کاری نزدیک من وناصر درعالم موسیقی آنچنان بود که سعی می کردیم بدون کم وکاست خواسته های یکدیگررا اجابت کنیم. یادم می آید آهنگساز جوانی را می شناختم که آرزویش کارکردن با ناصرعبداللهی بود. البته سعی می کنم نامی ازوی نبرم چرا که حالا آن جوان یکی ازبهترین ومعروفترین آهنگسازان کشوراست و نامش را دراکثرآلبوم های این روزها می بینیم. خلاصه اینکه من ماجرا را با ناصردرمیان گذاشتم وگفتم، این هنرمند جوان دوست دارد تورا ازنزدیک ببیند. ناصرهمان شب قراردیداررا فیکس کرد وبا هم به خانه آن جوان رفتیم. بعد ازدوسه روزمتوجه شدم ناصربدون اینکه به من چیزی بگوید با آن جوان رابطه برقرار کرده وبه وی کمک می کرد تا پیشرفت کند. حتی می شنیدم که با گیتارش به خانه آن هنرمند جوان می رفت وبرای خوانده اش گیتار  می زد ومی خواند. حالا که به گذشته بازمی گردم ازخودم می پرسم، چند خواننده مثل ناصرعبداللهی وجود دارد که چنین کاری انجام دهد وبا دادن فضای هنری وخرج کردن اعتبارش به بزرگ شدن یک نفرکمک کند؟

 

ناصرعبداللهی انسانی بود که به دلیل داشتن جاذبه های شخصیتی فراوان از سوی همکارانش به شدت حمایت می شد. اوبه راحتی می توانست یک گروه را تحت تاثیرخود قرار داده وخواه ناخواه اعضا را برآن دارد که خواسته هایش را اجرا کنند وچقدردراین کارتبحرداشت. شخصیت کاریزماتیک او سبب می شد همه به اواحترام بگذارند.  

 

جدا ازاین مسائل،حس می کنم دراو می شد علم متافیزیک را جستجو کرد. بله! روح بزرگ ناصرعبداللهی درگیربُعد متافیزیکی زندگیش بود.

 

روحش شاد ویادش گرامی باد.

 

منبع: نشریه تخصصی موسیقی قرن21/ آبان وآذرماه 1387. 

 

 

 

 

 

  • Amir Nezamikhah
20
December
14


Download
مدت زمان: 5 دقیقه 4 ثانیه

مطالب مرتبط؛

دانلود موزیک ویدئو های ناصر عبدالهی

  • Amir Nezamikhah
20
December
14
خیلی وقته دیگه بارون نزده
رنگ عشق به این خیابون نزده

خیلی وقته ابری پر پر نشده
دل آسمون سبک تر نشده

مه سرد رو تن پنجره ها
مثله بغض توی سینه ی منه

ابر چشمام پر اشکه ای خدا
وقتشه دوباره بارون بزنه

خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده

قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده


بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست

کوه غصه از دلم رفتنی نیست...

 



هشت سال از رفتنت گذشت و من هنوز به یاد مهربونیهات اشک تو چشمام جمع می شه...

هشت سال پیش در چنین روزی تو به خوابی رفتی که دیگه بیداری در پی نداشت...

خوابی که هرگز به پایان نرسید!

یاد اون روزها قلبم و به درد میاره...

روزهایی که میلیونها دوستدار و هوادار تو،دستهای دعاشون رو به سمت آسمون دراز کرده بودن و برای باز کردن دوباره چشمهای مهربون تو دعا می کردند...

روزهایی پر از اضطراب، پر از درد، پر از پریشونی اما...

تو دیگه هرگز بیدار نشدی...

آره ناصر تو آسمونی بودی و باید میرفتی و این درکش برای تو آسون بود و برای ما سخت!

نمیشه گفت سخت شاید غیر ممکن !

شاید هرگز نتونیم با رفتن تو کنار بیایم و این می دونم مشکل ماست!

وگرنه تو آسمونی بودی و به آسمون هم تعلق داشتی و این ماییم که زمینی هستیم و از نعمت حضور تو در زمین برای همیشه محروم شدیم...

برای همیشه و این پذیرفتنش شاید تا وقتی زنده هستیم برای ما ممکن نباشه...

ناصر حالا تو دعا کن دعا کن برای ما که لااقل اونی باشیم که آرزو میکردی...

مثل خودت مهربون و متواضع و عاشق...

دعا کن بتونیم مثل تو سرتاسر وجودمون عشق باشه و معرفت...

دلم تنگه بی شک امسال بیشتر از همه سالهای پیش...

دلم تنگه دلم تنگه و ...

همه دردم از اینه که هیچ کاری نمیشه کرد هیچی!

هشتمین سالگرد فوت ناصرعبداللهی عزیز رو تسلیت میگم

مطالب مرتبط؛

دانلود موزیک ویدئو های ناصر عبدالهی

  • Amir Nezamikhah
19
December
14
به بهانه هشتمین سالگرد درگذشت ناصر عبداللهی

ناصر عبدالهی در   دهم دی ماه 1349 خورشیدی در محله­ی سید کاکل در بندر عباس به دنیا آمد.  نام پدرش عبدالرحمن عبدالهی و کارگر بازنشسته بود و مادرش مهرنگاربندری نیایی خانه دار. سیزده ساله بود که به موسیقی علاقه­مند شد  و به این ترتیب از سال­های نوجوانی، فعالیت‌های هنری خود را در صدا و سیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی استان هرمزگان آغاز کرد.

وی کار حرفه‌ای را به طور جدی از سال ۱۳۷۴ خورشیدی آغاز کرد. در سال ۱۳۷۵ همراه با همسرش به تهران آمد. محمدعلی بهمنی شاعر هرمزگانی و دوست نزدیکش، وی را به انتشارات دارینوش معرفی کرد. پس از آن آلبوم‌های ناصر را این انتشارات ضبط و منتشر کرد.

ناصرعبدالهی در سوم آذرماه ۱۳۸۵ در بندرعباس به دلایل نامشخصی بی هوش و به کما رفت و پس از گذراندن ۲۷ روز در کما (بیمارستان هاشمی نژاد تهران) سر انجام در ۲۹ آذر ۱۳۸۵ در ۳۶ سالگی درگذشت.

او چهاربرادر و یک خواهر دارد. ناصر در هیجده سالگی با فهیمه غفوری اهل بندرعباس، ازدواج کرد و حاصل آن سه فرزند (دو پسر و یک دختر) به نامهای نوید،  نازنین و نامی است . نینا فرزند چهارم ناصر حاصل ازدواج او با فاطمه فهیمی است.

عبدالهی در ترانه‌های خود از کسی تقلید نمی‌کرد و صدایی منحصر به فرد داشت . بیشتر اشعار ترانه‌های او از سروده‌های محمدعلی بهمنی بود. در کار موسیقی به گفته خود وی تحت تأثیر سبک موسیقی ابراهیم منصفی بود. طوری که در سال‌های آغازین کار هنری ترانه‌های منصفی را بازخوانی می‌کرد.

پس از ارائه ترانه ناصریا منتقدان عبدالهی گفتند که این کاری اسپانیولی است و از ملودی‌های جیپسی کینگ برگرفته شده‌است، اما وی معتقد بود که چنین نیست، و این کار ریتم عربی دارد، ریتمی که بارها با سازهای دیگری نظیر عود، دهل، و دف نواخته شده‌ بود. اما تاکنون هرگز با گیتار نواخته نشده ‌بود، اما عبدالهی این کار را انجام داد.

ملودی ترانهٔ ناصریا سال ۱۳۷۶ ساخته شد. شعر این آهنگ به گویش بندری است و به گفته عبدالهی هدف از ساخت آن اعتراض ضد ظلم در جهان و نیز همدردی با ستمدیدگان جهان بوده ‌است . بر اساس متن شعر ناصریا اگر کسی قصد یاری مظلومی را داشته‌ باشد پس از تحمل سختی بسیار و دشواری‌های این راه در پایان پیروز خواهد شد.

آلبوم­های ناصر عبداللهی

بوی شرجی

هوای حوا

عشق است (همراه با پرویز پرستویی و محمدعلی بهمنی)

دوستت دارم

ماندگار

وی در ۲۹ آذر ۱۳۸۵ در بیمارستان هاشمی‌نژاد تهران درگذشت و در زادگاهش، بندرعباس به خاک سپرده شد. دلیل مرگ وی هرگز اعلام نشد و همچنان در ابهام است.مجری مراسم در مراسم سومین سالروز ناصریا ادعا کرد ناصر عبدالهی به قتل رسیده بود.

بر گرفته از ویکی پدیای پارسی

ناصر عبداللهی از زبان خودش (به نقل از خبرگزاری دانشجویان ایران_ایسنا)

زنده‌یاد ناصرعبدالهی می‌گفت: من بچه‌ی جنوب و بندرعباس هستم و طبیعتا از سبک موسیقی موجود در این منطقه تاثیر پذیرفته‌ام. سبک موسیقی من (به اعتقاد خودم) پاپ معنوی نام دارد، سبکی که مشتمل است بر ترکیب موسیقی پاپ، موسیقی سنتی و موسیقی محلی بندرعباس.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این خواننده موسیقی پاپ در گفت‌وگویی تفصیلی در اواخر سال 80، از نحوه ورودش به این عرصه و خاطرات‌اش سخن گفته بود. 

وی در ابتدا به تولدش در بندرعباس اشاره کرده و گفته است: دهم دی ماه سال 1349، ساعت 10 صبح! درشهر بندرعباس متولد شدم؛ در یک خانواده‌ی ساده، معتقد و هنردوست. یک خواهر و چهار برادر دارم و فرزند سوم خانواده‌ام. پدرم همواره احیا کننده‌ی موسیقی در خانه‌ی ما بود و درکنار تشویق ما برای پرداختن به موسیقی، قرآن را نیز سفارش می‌کرد و آن را با صوتی خوش تلاوت می‌کرد.

درباره‌ی سالهای نوجوانی

تحصیلات خود را در بندرعباس گذرانده‌ام و از سالهای نوجوانی در صدا و سیما، در حوزه‌ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی و امور تربیتی استان هرمزگان فعالیت‌های هنری خود را با اجرای برنامه‌های هنری و فرهنگی آغاز کردم.

باید بگویم که در خانواده‌ای هنر دوست زاده شده‌ام و از همین رو تک تک افراد خانواده‌ام همواره در این زمینه حامی و مشوق من بوده‌اند.

خانواده‌ی من 

سال 1367 با همسرم آشنا شده و ازدواج کردم، به نظر من، شاعر باید عاشق باشد. برای رسیدن به درونش باید به چشمه‌ی الهی معرفت متصل شود.

اول بار که شعر گفتن را آموختم مربوط می‌شد به زمانی که عاشق همسرم شدم. دیدن او حس عشق را در من تقویت کرد و مرا به شعر رساند. عشق من به همسرم که با رسیدن به مرحله‌ی ازدواج وارد سطح تازه‌ای از آگاهی شد، طی سالهای 70 و 71 مرا به سوی عشق اصلی‌تر، رهنمون ساخت. عشق به خدا، از آنجا به بعد بود که تم‌های معنوی وارد سرودهای من شد. من و همسرم اواخر 1375 از بندرعباس به تهران آمدیم. اوایل زندگی در تهران برای ما دشوار بود اما تدریجا به آن عادت کردیم. پسر بزرگم نوید، دخترم نازنین، پسر دومم نامی و دخترم نینا  هستند.

http://8pic.ir/images/5uvevm7dwrelarg92zf1.jpg

به گفته‌ی مادر گرامی‌ام

به گفته‌ی مادر گرامی‌ام، هنگامی که نوزادی بیش نبودم، ایشان متوجه می‌شود که من همیشه با نوای موسیقی آرام می‌شوم و بدان توجه خاصی نشان می‌دهم. از همان دوران نوزادی، به گفته‌ی مادرم، با شنیدن موسیقی نگاهم را به نقطه‌ای می‌دوختم و سراپا به آن گوش جان می‌سپردم.

 

نخستین استاد من

از هنگام کودکی تا زمان حاضر، ارتباطم با موسیقی به هیچ وجه قطع نشده است و می‌توانم بگویم که نخستین استادم در این زمینه، برادر بزرگ آقای محمد طیب عبداللهی بوده است. او با ساز ملودیکا مسلط بود و آن را به خوبی می‌نواخت. هنگامی که او سرگرم نواختن بود، ‌من با حرص و ولع عجیبی به انگشتانش خیره می‌شدم و با چشم و گوش فواصل موسیقیایی را درک می‌کردم و به خاطر می‌سپردم، از اینجا بود که با یک ساز واقعی آشنا شدم، هر روز که می‌گذشت، تشنگی‌ام بیشتر و عشق من به ساز و موسیقی افزون‌تر می‌شد.  

اجازه نداشتم به این ساز دست بزنم

«ملودیکا»ی برادرم برایش بسیارعزیز بود. زیرا هدیه‌ای بود از سوی پدرم به او، تا بدین وسیله برادرم را به فعالیت درعرصه‌ی موسیقی بیشتر تشویق کرده باشد و الحق که همین گونه هم شد. من که تشنه‌ی موسیقی بودم، اجازه نداشتم که به این ساز عزیز! دست بزنم، گرچه برادرم از سر مهر، گاه گاهی به من اجازه می‌داد که از آن استفاده کنم.

بزرگتر که شدم

پس از آن، به اتفاق یکی از دوستان عزیزم، آقای عظیم قادری نژاد به تمرین موسیقی پرداختم، آن هم با سازی تقریبا همانند ملودیکای برادرم، ولی بزرگتر و مجهزتر از اکوتوریسم، در مدرسه‌ی راهنمایی بودم که به تشویق یکی از معلم‌هایم، عهده‌دار تشکیل گروه سرود مدرسه شدم. همزمان دوست عزیزم عبدالله سعیدی،‌ دستگاه ارگ خودش را در اختیار ما گذاشت و ما نیز با این دستگاه به مناسبت‌های گوناگون به اجرای برنامه می‌پرداختیم.

 پاپ جنوب

در ادامه‌ی فعالیت‌های موسیقیایی‌ام در بندرعباس، با شادروان استاد رضا روضه خوان واستاد احمد توحدی که در عرصه‌ی موسیقی پاپ جنوب جایگاه ویژه‌ای دارند، آشنا شده و همکاری‌های مشترکی با آنها انجام دادم. بدین ترتیب، فعالیتهای هنری من به گونه‌ای جدی‌تر ادامه یافت. من در محضر این استادان ارجمند به فراگیری موسیقی پرداختم و پس از فراگیری متدهای اولیه‌ نوشتن و خواندن نت و گام‌ها نزد شادروان استاد روضه خوان ریتم، را نیز نزد استاد توحدی آموختم.

در مرحله‌ای از فعالیت‌های موسیقیایی‌ام احساس کردم که باید ملودی‌ها را برای خوانندگان گروه سرودمان زمزمه کنم و گاه گاهی با صدای بلندتر به صورت آواز بخوانم. همزمان با این مرحله، تحت تاثیر سبک موسیقی و اجرای گیتار شادروان ابراهیم منصفی قرار گرفتم که شاعر، آهنگساز و خواننده‌ای کهنه‌کار در بندرعباس بود. آهنگ‌ها و ترانه‌های او غالبا محلی و بومی بودند و تاثیر فوق‌العاده و خاصی بر روی من باقی می‌گذاشتند. من ضمن علاقه‌مند شدن به گیتار، آهنگ‌های وی را تمرین می‌کردم و سعی داشتم از این استاد الگو بگیرم و سبک ایشان را دنبال کنم. با دقت در خوانندگی آن بزرگوار، متوجه ویژگی‌های ایشان می‌شدم و تلاش داشتم روی همن تکنیک‌ها کار کرده و حنجره‌ام را تقویت کنم.

چرا پاپ را انتخاب کردم؟

همانگونه که می‌دانید سبک‌های گوناگونی در موسیقی وجود دارد و هر کسی هم به فراخور ویژگی‌های فردی و شخصیتی‌اش به یک یا چند گونه از این سبکها علاقه‌ی بیشتری پیدا می‌کند. من هم از این قاعده مستثنی نبوده‌ام و طبعم بیشتر پذیرای موسیقی پاپ بود.

پاپ ایرانی، یک حرکت نوین

موسیقی پاپ ایرانی، حرکت نوین و تازه‌ای است که پویایی دارد و به جرات می‌توان اذعان کرد که روند این حرکت تا بدین جا خوب بوده و توانسته است جایگاه ویژه‌ای میان جوان‌ها ایجاد کند. این حرکت در راستای مقابله با تهاجم فرهنگی موفق بوده است وامیدوارم که سیر صعودی این هنر، خدای ناکرده به حرکتی نزولی بدل نشود.

به گزارش ایسنا، زنده یاد ناصرعبداللهی در بخشی از این گفت‌وگو که به نقل از «کتاب ستارگان موسیقی پاپ» در ادامه می‌آید معتقد است: برای پیشبرد موسیقی پاپ می‌بایست موارد زیرا را در دستور کار قرارداد:

1-نظارت دقیق و کارشناسانه‌ در مورد این سبک

2-تبلیغ گسترده برای شناساندن جایگاه واقعی این سبک به مردم

3-سرمایه‌گذاری یا اعطای وام به هنرمندان مستعد و کارآمدی که توانایی مالی برای ارائه اثر خوب را ندارند. نقطه ضعف موسیقی پاپ این است که بستر مشخصی ندارد و از هم گسیخته است و نقطه‌ی قوت آن نزدیک بودن به سلیقه و خواسته‌های جوان ایرانی است که بخش عمده‌ای از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهد.

حس ششم دارم!

یک بار در دوران نوجوانی برای اینکه سر به سر مادرم بگذارم، به او گفتم چند نفر دارند دنبال نشانی منزل ما می‌گردند و قصد دارند به خانه‌ی ما بیایند بعد، همینطوری نشانی کامل این افراد خیالی را دادم و خودم از ترس فرار کردم و به منزل دایی‌ام رفتم، بعد از یک ساعت پدرم به دنبالم آمد وگفت: ‌تو چرا خانه نیامدی که به مادرت کمک کنی؟ من از ترس دروغی که به مادرم گفته بودم، ‌زدم زیر گریه. پدرم گفت: چرا می‌ترسی، بعدا فهمیدم که دقیقا همان افراد با همان مشخصاتی که من داده بودم به منزل ما آمده بودند. من این حس ششم را از همان موقع در وجود خودم شناسایی کردم.

اگر هنرمند نمی‌شدم 

اگر هنرمند نمی‌شدم و به موسیقی رو نمی آوردم، قطعا الان یک نجار بودم زیرا بوی چوب حس غریبی به من می‌دهد.

   ناصر عبداللهی

دو آلبوم من

تاکنون دو آلبوم مستقل به بازار موسیقی عرضه کرده‌ام: "عشق است" و "دوستت دارم". عشق است" زمستان 1378 به بازار عرضه شد. غزلیات این آلبوم که حال و هوایی عرفانی دارد توسط محمدعلی بهمنی سروده شده و تنظیم آهنگ‌ها را دکتر چراغعلی، شادمهر عقیلی، بهنام ابطحی و محمد رضا عقیلی انجام داده‌اند. صدای دلنشین و گرم دوست عزیز و هنرمند بسیار توانای سینما، پرویز پرستویی،‌ما بین ترانه‌ها، ‌غنا بخش آلبوم است. آلبوم "دوستت دارم" نیز کار بعدی من بود. خواننده‌ی همه‌ی ترانه‌ها خودم هستم. تنظیم آهنگها را نیز دوست عزیزم ابطحی و همین طور خودم انجام داده‌ایم.

محبوب‌ترین آلبوم من

با نظرسنجی‌هایی که تاکنون صورت گرفته، مشخص شده است که محبوب‌ترین و پرمخاطب‌ترین آلبوم من "دوستت دارم" است و گمان می‌کنم که دلیل این محبوبیت، متفاوت بودند آن با کارهای موجود است.

ناصریا

همه می‌گویند "ناصریا" کاری اسپانیولی است و از ملودی‌های جیپسی کینگ برگرفته شده است، در حالی که واقعیت غیر این است و "ناصریا" به هیچ وجه تعلقات اسپانیایی ندارد. این کار ریتم عربی دارد، ریتمی که بارها توسط عود،‌دهل،‌دف عربی نواخته شده و تاکنون هیچ گاه توسط گیتار نواخته نشده بود. اما من این کار را انجام دادم. ملودی ترانه‌ی "ناصریا" سال 1367 ساخته شد. آن سال من به کنکاشی در مورد ظلم رسیده بودم؛ ظلمی که در دنیا وجود داشته و دارد و برای همدردی با مظلومان جهان این کار را ساختم. در متن شعر "ناصریا" می‌گویم اگر کسی به اسم ناصر بودن قصد یاری مظلومی را داشت باید سختی بسیاری را متحمل شود و مبارزات بسیاری با نفس خویش داشته باشد و در نهایت در سایه‌ی توجهات پروردگار پیروز خواهد شد.

پاپ چگونه به وجود آمد؟

به صورت خودرو و خود جوش، یعنی در سال‌های بعد از انقلاب در این دوران نه منابع تئوریکی در اختیار علاقه‌مندان قرار داشت، نه فرهنگی که بشود براساس آن رشد کرد و به بلوغ رسید. پس خواننده‌های ما با رجوع به درونیاتشان، این موسیقی را که ریشه در پاپ سالهای پیش از انقلاب دارد، متولد ساختند. در نتیجه اگر کسی شباهت صدای خود به یک خواننده قدیمی را تقویت کرده و از این طریق پا به عرصه‌ی موسیقی گذاشته، به سبب شرایط مورد بحث، نمی‌توان او را در این زمینه محکوم کرد و مقصر دانست،‌ زیرا چنین هنرمندی اقتضای طبیعت را رعایت کرده و بس.

مرا هم متهم کرده‌اند

من را هم به "شبیه خوانی" متهم کرده‌اند! می‌گفتند: لحظاتی از صدای تو شبیه فلان خواننده است، بعضی وقت‌ها نیز از فلان خواننده تقلید می‌کنی و مواقعی هم کارهایت شبیه کارهای نعیم افغانی است در مقابل این اتهامات شروع به تحقیق کردم و نهایتا به این موضوع پی بردم که چرا برخی اینگونه درباره‌ی صدای من می‌اندیشند. من اساسا دنبال حرفهای تازه و کارهای نو هستم و از تقلید و شبیه خوانی خوشم نمی‌آید.

خوانندگان محبوب من

از میان خوانندگان موسیقی سنتی دوستدار کارهای استادمحمدرضا شجریان و علیرضا افتخاری هستم، ضمن اینکه برای من جاذبه‌ی موجود در صدای عبدالرسول کارگشا بیشتر از سایرین است. از میان خوانندگان موسیقی پاپ نیز صدای علیرضا عصار را بیش از همه دوست دارم. کار او، ملودی‌هایش و سبک خواندنش در کاست اول نو بود، اما از کاست دومش فقط یک قطعه را پسندیدم. ملودی های کاست اول محمد اصفهانی در عین دلنشین بودن، غم‌انگیز و محزون بود. در آلبوم "فاصله" کارهای قشنگ‌تری از ایشان شنیدم.  

پیشگامان موسیقی پاپ

فضای کار موسیقی پاپ توسط عزیزانی همچون فرید شب‌خیز ، کوروش یغمایی و علی درخشان باز شد. البته در آغاز آنچه که اجرا می‌شد موسیقی پاپ نبود، بلکه اجرای ردیف‌های آواز ایرانی بود، با سازهای مدرن، از آن هنگام، من مشغول مطالعه و بررسی روی سبک‌های موسیقی بودم و براساس مطالعات تئوریک واحساسات درونی‌ام، پروسه‌ای را در خصوص طرح‌های فرهنگی و موسیقیایی در ذهنم تدوین کردم که امروز به مسیر حرکت من در عرصه‌ی هنر تبدیل شده است.

انتخاب اشعار ترانه‌هایم

اشعار ترانه‌هایم را براساس مطالعاتم انتخاب می‌کنم، در میان شعرای معاصر آثار محمدعلی بهمنی و پرویز اعتصامی را خوانده‌ام. در بین شعرای قدیمی نیز عاشق آثار حافظ و مولانا هستم. تا به امروز سطح معلوماتم ایجاب نمی‌کرد از اشعار این دو بزرگوار استفاده کنم. اما از امروز به بعد به طور قطع گریزهایی به دیوان شاعران عارفی که بر تارک تاریخ ادبیات ایران قرار دارند، ‌خواهم زد.

ملودی‌های شرقی من

ملودی‌های ترانه‌های من شرقی هستند مثل "یانی"‌و "پیترگابریل" و دیگر استادانی که با این نوع ملودی‌ها در جهان مطرح شدند، دوست دارم با ملودی های مشرق زمین کار کرده و حرف‌هایم را بزنم.

تقاضاهای من 

به‌عنوان یک بندرعباسی از اهالی این شهر می‌خواهم "جنوبی" زندگی کنند؛ با راستی و بدور از دوز و کلک، مردم جنوب از اصالت واقعی برخور دارند، اصالت‌هایی که پرورش آنها می‌تواند ختم به راه معنویت شود.

از آنهایی که از شنیدن صدایم لذت می‌برند و سبک مرا قبول دارند خواهشم دارم: "دعا کنند همسرم در کنارم پایدار بماند" اگر او همفکر من نبود، اصلا پیشرفت نمی‌کردم منزل جایی است که انسان در آن رشد می‌کند و همسر من صبورترین زنی است که تا به امروز دیده‌ام،‌ پایداری و همراهی او باعث رشد ناصر عبداللهی شده است.

دعا کنند بتوانم در مسیر ارتقا و تقویت روحی باقی بمانم تا روز به روز بیشتر و بهتر خدمتگزار خلق باشم. 

کاست‌های بعدی

طرح چهار کاست بعدی‌ام را به طور کامل در ذهن دارم. بعد از "دوستت دارم"‌"بوی شرجی" را وارد بازار خواهم کرد. "بوی شرجی" در بردارنده قطعاتی به سبک پاپ محلی و قطعاتی فارسی با تمی‌ شاد است. در این کاست، از سبکی به نام "جعله" استفاده می‌شود که نوعی پاپ محلی است.

جعله" یعنی سفال نوازی، زمانی که موسی کمالی و احمد روان برای اولین بار در بندرعباس شروع به جعله نوازی کردند، نمی‌دانستند که "سفال نوازی" یک هنر جهانی است و در بسیاری از مناطق دنیا متداول است.

پرویز پرستویی را من انتخاب نکردم

من پرویز پرستویی را برای دکلمه کردن اشعار در کاست دوستت دارم انتخاب نکردم، ایشان توسط موسسه‌ی فرهنگی دارینوش که تاکنون کاست‌های مرا تهیه و منتشر کرده، انتخاب شدند. بعدا در حین کار،‌آشنایی بیشتری با پرویز پرستویی پیدا کردم و احترام من به ایشان چند برابر شد. زیرا او انسانی است که بی‌نهایت متواضع و فروتن است و به رغم موقعیتی که دارد هرگز خودش را نمی گیرد و در یک جمله "خیلی خاکی" است. من معتقدم صدای پرویز پرستویی به کاست "دوستت دارم" اعتبار خاصی بخشیده است.

ناصر عبداللهی همچنین معتقد بود: ساز وجودی مقدس بوده و اصولا موسیقی ریشه‌های معنوی فراوانی دارد. آنچه مسلم است، زایش موسیقی یک امر الهی بوده است و برای آرامش بشر و توجه دادن او به عمق وجود و عرفان، پدران سازهای امروزی در اعصا گذشته، ساکنین آفریقا و هند بوده‌اند، آن دسته از سازها و تم‌هایی که روشن کننده‌ی نقاط شادی آور روح بشر هستند، از آفریقا و دسته‌ای که نقاط معنوی روح انسان را جلا می‌بخشند از هند و مشرق زمین می آیند و در این بین، موسیقی اعراب و ایران نیز جایگاه ویژه‌ای دارند.

توصیه‌ به جوانها

جوانهای علاقه‌مند به کار در عرصه‌ی موسیقی پاپ، ابتدا باید مطمئن شوند که آیا واقعا به این نوع موسیقی علاقه‌مند هستند و یا فقط برای رسیدن به شهرت و معروفیت قصد فعالیت در این سبک از موسیقی را دارند. اگر صرفا به مورد دوم (شهرت) علاقه‌مند هستند، بهتر است که به دنبال این کار نیایند، چرا که به بیراهه خواهند رفت. اما اگر واقعا به این نوع موسیقی علاقه دارند، ابتدا باید با پشتکار‌، عزمی قوی و شکیبایی بسیار گام به جلو بگذارند.

چند ترانه ­ی به یاد ماندنی از ناصر

ستاره بود، از آلبوم بوی شرجی

من خودمم، از آلبوم دوستت دارم

یکی از همین روزا، از آلبوم دوستت دارم

ناصریا، از آلبوم دوستت دارم

پشت این پنجره­ها، از آلبوم دوستت دارم

یه روز دلم گرفته بود، از آلبوم دوستت دارم

نقاشی، از آلبوم هوای حوا

هوای حوا،از آلبوم هوای حوا

دلتنگ دلتنگم، از آلبوم ماندگار

منو ببخش، از آلبوم ماندگار

نارد ز یادم، از آلبوم ماندگار

راز، از آلبوم ماندگار

نارد ز یادم، (غیر رسمی با صدای ناصر و صدیقه عبداللهی و اسحاق احمدی)

منبع؛http://neekshad.blogfa.com/post/29

  • Amir Nezamikhah
19
December
14

فردا هشتمین سالگرد درگذشت ناصر عبدالهی است

مهم‌ترین ترانه‌ای که سبب شد ناصر عبداللهی به خواننده‌ای محبوب در میان مردم بدل شود قطعه "ناصریا" بود که در مدت کوتاهی به یکی از پر طرفدارترین و محبوب‌ترین ترانه‌های ایرانی شد.

 
 از روز اول تصمیم نداشت خواننده شود. در ضبط یکی از کارها که به عنوان نوازنده حضور داشت به صورت کاملا اتفاقی قرار شد بخواند. نقطه آغاز شکل گرفت و ناصریای موسیقی خیلی زود صدایش بر دل همه نشست و ترانه‌هایش دهان به دهان چرخید.

29 آذر ماه مصادف است با هشتمین سال در گذشت "ناصرعبداللهی" خواننده فقید موسیقی پاپ ایران.


ناصر عبداللهی دهم دی ماه سال 1349در محله مسجد بلال بندر عباس متولد شد و از نوجوانی به موسیقی علاقه مند شد و این هنر را آغاز کرد.


فعالیت هنری خود را در صدا و سیما و حوزه هنری آغاز کرد و از سال 1374 به صورت حرفه‌ای، موسیقی را دنبال کرد .

محمد علی بهمنی که از دوستان نزدیک ناصر عبداللهی بود او را به "انتشارات دارینوش" معرفی کرد و همین سرآغاز انتشار گسترده آلبوم موسیقی برای او شد.

اما مهم‌ترین ترانه‌ای که سبب شد ناصر عبداللهی به خواننده‌ای محبوب در میان مردم بدل شود قطعه "ناصریا" بود که در مدت کوتاهی به یکی از پر طرفدارترین و محبوب‌ترین ترانه‌های ایرانی شد.


گرچه پس از ارائه ترانه ناصریا منتقدان عبداللهی آن‌ را کاری اسپانیولی دانستند و گفتند از ملودی‌های جیپسی کینگ برگرفته شده ‌است اما وی معتقد بود که چنین نیست، و این کار ریتم عربی دارد؛ ریتمی که بارها با سازهای دیگری نظیر عود، دهل، و دف نواخته شده ‌بود اما تاکنون هرگز با گیتار نواخته نشده ‌بود و وی این کار را انجام داد.


ملودی ترانهٔ ناصریا سال ۱۳۷۶ ساخته شد و شعر این آهنگ به گویش بندری است و به گفته عبدالهی هدف از ساخت آن اعتراض به ظلم در جهان و همدردی با ستمدیدگان دنیا بوده‌ است .

بر اساس متن شعر این ترانه، "اگر کسی قصد یاری مظلومی را داشته‌ باشد پس از تحمل سختی بسیار و دشواری‌های این راه در پایان پیروز خواهد شد."

ناصر عبداللهی در طول فعالیت خود آلبوم‌های بوی شرجی، هوای حوا، عشق است ، دوستت دارم و ماندگار را در کارنامه هنری خود دارد و در سال 1390 آلبوم رخصت او روانه بازار شد.

ترانه‌هایی چون ناصریا و راز(ازم نخواه با تو بمونم)، هوای حوا(دل من یه روز به دریا زد و رفت) از جمله ترانه‌هایی هستند که برای همیشه در خاطره موسیقایی دوستداران ناصر عبداللهی باقی خواهد ماند.

سرانجام 29 آذر ماه 1385 برای همیشه صحنه زندگی را ترک کرد و پیکرش در زادگاهش آرام گرفت .
مطالب مرتبط؛

  • Amir Nezamikhah
18
December
14


Download

  • Amir Nezamikhah
10
December
14



Download
مدت زمان: 4 دقیقه 44 ثانیه

  • Amir Nezamikhah
02
December
14


Download
مدت زمان: 6 دقیقه 49 ثانیه

مطالب مرتبط؛

دانلود موزیک ویدئو های ناصر عبدالهی

  • Amir Nezamikhah
28
November
14

بعد از مدت ها صفحه ی مربوط به زنده یاد ناصر عبدالهی خواننده ی جوان کشورمون در ویکی پدیا تغییر کرد اما متاسفانه بعد از گذشت هشت سال از مرگ ناگهانی ناصر همچنان شایعات در مورد مرگ وی پایان نمی یابد.این مطلبی است که ویکی پدیا به تازگی در صفحه ی ناصر عبدالهی منتشر کرده است؛

هفت سال پیش همسر ناصر عبداللهی، بعد از یک جربحث مختصر با وی، به حالت قهر به منزل پدری اش می‌رود. ظهر همان روز ناصر برای بازگرداندن همسرش، سراغش می‌رود. مدت هاست که بین خانواده همسر وی و ناصر بحث‌هایی در مورد دلایل اجرای قطعه یا فاطمه رخ داده و دایی‌های همسر وی به شدت از این موضوع عصبانی‌اند.

ظهر همان روز ناصر که برای بازگزداندن همسرش به محله پدر همسرش می‌رود، گویی وارد کارزاری شده که افراطیون منتظرش بودند و به سرکردگی دایی‌های همسرش و وهابی‌ها و افراطیون مذهبی، مورد حمله قرار می‌گیرد و به شدت مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد.
بعد از این درگیری شدید، پیکر خون آلود ناصر به منزلش برده می‌شود و در حیاط خانه و روی تخت رها می‌شود. پسر خانواده بعد از چند ساعت و بدون اطلاع از ماوقع به خانه می‌آید و با تصور خواب بودن پدر، توجهی به وی نمی‌کند. صدای خِر خِر پدر پس از دقایقی توجه پسرش را جلب می‌کند. تا به سمت پدرش برود و با برگرداندن پدر به سمت خودش، متوجه آثار ضرب و شتم روی صورت پدر می‌شود. از پدر داستان را می‌پرسد و ناصر در جواب می‌گوید که از جایی سقوط کرده و مشکلی نیست. به اصرار پسر به حمام برده می‌شود تا آثار ضرب و شتم و چهره خون آلود پدر شسته شود ولی به دلیل ضعف عمومی از حال می‌رود.
از همان روز جدال ۲۷ روزه ناصر عبداللهی با مرگ در بیمارستان‌های بندر و تهران آغاز می‌شود و این جدال سرانجام در روز ۲۹ آذر به مرگ مغزی وی و سپس فوت او منجر می‌شود.

واقعا انتشار چنین مطلبی در ویکی پدیا شرم اور است

  • Amir Nezamikhah
27
November
14


Download
مدت زمان: 6 دقیقه 26 ثانیه

مطالب مرتبط؛

دانلود موزیک ویدئو های ناصر عبدالهی

دانلود کلیپ تصویری علی احمد ثانی ناصر عبدالهی

دانلود کلیپ اولین اجرای ناصر عبدالهی در تلویزیون

دانلود کلیپ تصویری فصل بهار ناصر عبدالهی

  • Amir Nezamikhah